جستجو
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۴۰ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش غلامحسین و گلناز، خوب بودن حال فاطمه و فریده، تأخیر در رفتن به اسپانیا و فرانسه به علت مشکل ویزا، گله از نرسیدن نامه از همسرش، سرد بودن هوای لندن، تعطیلات ایستر، بازدید از کاخ ویندزور همراه با فاطمه و فریده، خرید لوازم سفارش شده، درخواست از میرزامحمدخان برای تشریح امور کشاورزی املاک کرمان، پرداخت هفت هزار تومان به بانک کشاورزی، شرح حال آقای هنری و عمل مجدد وی، سلام رساندن به برادرش، سالار مظفر، عدل، عزت الله، نصرت الله، سیمین، دکتر بوذرجمهری، مهین، فرج الله، بشارت، محمد شوفر، رخساره، سلطان، طیبه، تابنده، اصغر، شکرالله باغبان، حسین، الماس، کربلایی دلاور، و...
-
۵تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۳ ش
شامل احوالپرسی از همسر و دخترانش فاطمه، و فریده و ابراز خوشحالی از رسیدن تلگراف خبر سلامتی خانواده، عزیمتش از بم به ریگان، سلام رساندن خدمت عشرت الملوک، فروغ نصرت، سالار، سلیمان خان، سیمین، عزت الله، و ناصر، ارسال مرکبات به کرمان، فرستادن برنج توسط راسخ که حسین شوفر باید آن را به بم یا وکیل آباد بیاورد، درخواست خبر از امان الله و در خصوص کار منزل تهران، بی خبری از روستای نگار، ارسال نامه جوف همراه با قلمه که تحویل کنسولگری انگلیس در کرمان شود، تأخیر در آمدن علی صادقی به کرمان و تأخیر در ارسال نامه، و عزیمت روز بعد به نرماشیر؛ همراه با پاکت
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۵ ش
شامل احوالپرسی، دوره نقاهت غلامحسین به دلیل تزریق واکسن دیفتری، سلام رساندن به گلناز، درخواست فرستادن نامههای فاطمه و فریده، ماندن در ابارق و رفتن به جیرفت پس از حرکت از کرمان، تعریف از نعمات آنجا و آب و هوای خوبش، رفتن به شکار با شاپور کیانیان، بارندگی خوب جیرفت و خرابی جاده ابارق، دو هفته بیتوته در ابارق جهت کار، فرستادن رضوانی جهت آوردن خانواده به نرماشیر و بم، سلام رساندن به حضرت علیه خانم، همشیره، آقای عدل، سالار، سیمین، روشن، عزت الله، و ناصر، حرکت میرزا محمدخان به ابارق در صورت نیامدن نیازمند، ارسال هشت دانه دراج جهت آذر و سرکار والده، ارسال خبر از بارندگی کرمان و نگار، به غلامعباس...
-
۵تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۵۱ ش
شامل احوالپرسی از همسر و دخترش فاطمه و همسر او دکتر ارجمند، خرید برخی اجناس سفارش شده از لندن و آمریکا، رسیدن نامه آذر به غلامحسین و فریده و گلهمندی از همسرش که او را آدم بی شرفی خوانده است، رد اتهامات وارد شده به خود، اینکه وی هرگز نگفته همسرش به آمریکا نیاید چون خرج سفرش بیست هزار تومان می شود، حرف همسرش درباره حقوق صد هزار تومانی یکی از مباشرینش و لیست کردن حقوق و اسامی مباشرانش برای رد این مدعا، شرح مسافرت خود با فریده به آمریکا، استقبال غلامحسین و شیدا (همسر غلامحسین) از او، تعریف از شیدا، گرفتن فوق لیسانس توسط غلامحسین در آمریکا و تصمیم به بازگشت به ایران همراه با شیدا و ادامه تحصیل...